۱۳۸۸/۰۵/۰۹

* امروز در چهلم عزاي ندا در تهران چه گذشت ؟

صفانه دلدار-امروز نتونستم برم بهشت زهرا اما اين فرصت برام بود كه به مصلا برم. خيلي سريع آماده شدم . تا با يكي از دوستان بريم مصلا. تا قبل از رسيدن به تونل رسالت مشكلي نبود. اما از تونل رسالت ترافيك خيلي زيادي بود. ترافيك كه شروع شد ماشينها شروع كردن به بوغ زدن :) داخل تونل با اون همه صداي بوغ واقعا خيلي جالب بود.از تونل كه بيرون اومديم طبق معمول نيروهاي گاردي سرصحنه بودن :) بعضي از نيروهاي گاردي وسط اتوبان وايستاده بودن كه جالب بود چون باعث شده بود ترافيك بيشتر بشه و مردم هم كه از خداشون بود ترافيك باشه بوغ ميزدن. به نزديكاي در شمالي مصلا كه رسيديم ماشين هاي گشت پليس كاملا ورودي رو بسته بودن يك سري نرده سبز رنگ هم جلوي ورودي كشيده بودن كه كاملا ورودي بسته بشه :) تصميم گرفتيم بريم جلو تا از در شرقي بريم تو مصلا دوتا ماشين پليس گذاشته بودن رمپ ورودي به خيابون راه كاملا بسته شده بود مردم بازم بوق ميزدن يه لحظه از كار مردم خيلي خوشم اومد چه خوبه از اين به بعد مردم با ماشين تظاهرات بكنن هم امنيتش بيشتره هم مردم توي ماشين هاشون ميتونن مجهز تر باشن حتي ميتونن از خودشون دفاع هم بكنن. ميگفتم ، از در شرقي هم نااميد شديم رفتيم به سمت سيدخندان از سيد خندان رفتيم سهروردي ، سهروردي هم كمي خلوت بود اما هرچي به سمت پايين مي رفتيم شلوغي بيشتر ميشد. از آپادانا يك سري به سمت مصلا حركت كردن يه چيز خيلي جالب اين بود كه وقتي پشت چراغ قرمز آپادانا بوديم ديدم يه موتور سوار از آدم هاي عادي كه حتي ماسك سبز دهنش زده بود يكي هم تركش نشسته بود داشت با موبايل صحبت ميكرد داشت ميكفت اين طرف خبري نيست نيرو ها رو اين طرف نفرستيد يه سري نيرو بفرستيد ميدون ونك پارك ملت !؟!؟ موبايلمو برداشتم الكي يه زنگي زدم ديدم كار ميكنه !؟ اين يعني چي؟ از وقاحت موتور سوار كه بگذريم ، موبايل قطع نيست ؟ حتما يه نقشه جديد درست كردن شايدم با موبايل ميتونن مردمو كنترل كنن!؟ خداعالمه!؟ :) از خيابون سهروردي وارد هويزه شديم. هرچي به سمت مصلا نزديك تر مي شديم شعار ها محسوس تر مي شد تا اينكه يه چراغ قرمز مونده به مصلا عملا خود تظاهركننده ها رو هم ديديم. به خيابون ضلع شرقي مصلا كه رسيديم پليس اجازه نداد به سمت جنوب بريم و گفت بايد بريد به سمت شمال!؟ دور زديم به سمت شمال از اولين كوچه برگشتيم به سمت سهروردي ، از نيلوفر به سمت پايين حركت كرديم ، به جرات مينونم بگم كه نيلوفر قرق مردم بود خيلي زياد بودن شعار مرگ بر ديكتاتور تمام خيابون رو گرفته بود. خيلي جمعيت زياد بود اصلا انتظار اين همه جمعيت رو نداشتم ولي بودن. رفتيم پايين تا رسيديم به ميدون تختي ترافيك فوق العاده بود مردم هم كه بوغ هاشون ديگه عادي شده بود توي ترافيك بوديم مردم هم داشتن بوغ ميزدن مردم هم داد ميزدن مرگ بر ديكتاتور. جلوي ساختمون وزارت تعاون ، يه مرد مسن بلند بلند داد ميزد بابا مردم با چه زبوني بگن شما رو نميخوان :) خيلي جالب بود يه دفعه دسته از نيروهاي گارد به سمت پياده رو حمله كردن به مردم حتي به اونايي كه شعار نميدادن و داشتن رد ميشدن ، يه آقايي داشت توي پياده رو حركت ميكرد كه گاردي ها بهش گفتن برگرد برو :) بيچاره برگشت رفت . من نميدونم اين پليس ها كه ميدونن مردم حتي اگه كتك هم بخورن بازم ميان بيرون چرا دارن مردم رو ميزنن ؟؟؟ از خيابون ضلع شرقي مصلا رفتيم به سمت بالا خيلي خيابون خلوت بود ، اما رفتيم :) جلوي در شرقي مصلاكه رسيديم جلوي مصلا خيلي شلوغ بود :) ماشينها خيليبوغ ميزدن رفتيم بهسمت بالا از اولين كوچه به سمت نيلوفر برگشتيم نزديكاي نيلوفر كه رسيديم تظاهرات كاملا منسجمي رو ديديم كه مردم عملا شعار مرگ بر ديكتاتور مي دادن :) دقت كردين ؟ مردم ديگه نه ميگن راي مارو پس بدين نه با احمدي نژاد كاري دارن فقط ميگن مرگ بر ديكتاتور :) اين يعني چي؟؟؟ :)) آتيش زدن سطل آشغال ها هم كه ديگه عادي شده . پشت سر تظاهرات حركت كرديم يه دفعه ديديم مردم دارن به سمت ما فرار ميكنن يكي به ما گفت ماشين تونو به سمت موتور سوارهاي گاردي ببريد كه نتونن بيان جلو ما هم رفتيم راه و بند آورديك نتونن بيان جلو ، مجبور شدن گاردي هايي كه ترك موتور نشسته بودن پياده بشن :)) تعدادشون نصف شد :) ولي جالب بود مردم كتك مي خوردن ولي از ميدون نميرفتن يكي از گاردي ها به ما گفت واي نستين برين جلو ما هم رفتيم به سمت ميدون تختي گاردي ها كه از پشت سر خيالشون ظاهرا راحت بود به سمت شمال ميرفتن ما هم به سمت جنوب يه دفعه ديديم كه از سمت جنوب مردم به سمت شمال رفتن از پشت به شمت گاردي ها رفتن و شعار ميدادن خيلي دلم ميخواست ببينم كه گاردي ها چه جور محاصره شدن به دوستم گفتم برگرده از خيابون شرقي مصلا بريم ببينيم چي ميشه :) از خيابون شرقي مصلا به سمت شمال كه ميرفتيم ديديم كه موتورسوارها از يكي از خيابونها فرار كردن داشتن به سمت خيابون شرقي مصلا ميومدن :) واي كه خنديديم :) يادم افتاد رمپ شمال شرقي مصلا كه بسته بود رو بريم ببينيم رفتيم اونجا هرچي پليس بود توي اونجا بود انگار :) پر بود از پليس تا نزارن مردم بيان داخل :) يه دفعه ياد اون متور سوار وقيح افتادم به دوستم گفتم مستقيم برو به سمت ونك :) نزديكاي ونك كه رسيديم ترافيك بازم زياد شد نزديكاي ونك سمت سرخه بازار مردم جمع شده بودن شعار ميدادن شايد باورش سخت باشه اما شعار جديدي شنيديم " استقلال آزادي جمهوري ايراني " واي كه اين مردم چه جالب شعار مي سازن :) به سمت ميدون ونك كه رسيديم متورسوارهاي چماقدار پر بودن :) به سمت پارك ملت رفتيم تمام مسير وليعصر از ونك تا پارك ملت خيابون از چماقدارها پر بود. :) خيلي برام جالب بود مردم با يه مديريت قشنگ تظاهرات خورد كرده بودن پليس ها هم مجبور شده بودن كه خورد بشن به همين خاطر نيرو كم آورده بودن :) يه سري چماقدار رفته بودن بهشت زهرا :) يه سري چماقدار رفته بودن مصلا دور تا دور مصلا همين بهشت زهرا و مصلا ، جون چماقدارها رو گرفته بود مجبور شدن لباس شخصي ها رو بفرتن به سمت ميدون ونك و پارك ملت ، مردم كه از ميدون وليعصر اومده بودن ميگفتن وليعصر هم از چماقدار ها پربوده :) شايد باور نكنيد ولي واقعا خستگي رو ميشد از چهره چماقدارها ديد :)) خودشونم ميدونن با مردم نميشه جنگيد اونم مردم كشور خودي :) من كه باور دارم خيلي زود پليس هم به مردم پيوند ميخوره شما چي ؟ :)

* تيتر توسط خيابان بهشت انتخاب شده است

۱۳۸۸/۰۵/۰۶

چقدر فرق است ميان هاشمي و خامنه اي ؟

آقايان هاشمي و خامنه اي را همه ايرانيان مي شناسند و اكثريت ايرانيان مقيم خارج از كشور نيز هم. يك سوال اينجا مطرح است . و آن اين كه چقدر فرق است ميان هاشمي و خامنه اي ؟ دكتر فاطمه كشاورز ،در مورد آقاي خامنه اي مي گويد : " آقاي خامنه اي در جريان انتخابات خيلي چيزها را نديد. اندازه اعتراض را نديد. اندازه مخالف را نسنجيد. اندازه ناراحتي را نديد." اما به گمان آقاي هاشمي كه در طول سالها سياستمداري ،‌ شخصي سياس شده است ،‌مردم را ديد ، جمعيت را ديد ،‌اعتراض را شنيد و سپس به ايراد سخن پرداخت. او نيك ميدانست كه مردم چه مي خواهند و همان را گفت كه مردم دوست دارند. اين دقيقا همان كار ياست كه آقاي خامنه اي انجام نداد. شوربختانه شايد به جرات بتوان گفت عليرغم شناحتي كه آيت الله العظمي منتظري در مورد آقاي خامنه اي داشت و ايشان را به عنوان كسي كه خوب صحبت ميكند شايسته امام جماعت نماز جمعه تهران دانست و انتخاب كرد ايشان را .‌
در روزجمعه 29 خرداد آقاي خامنه اي بدون توجه هاتي كه آقاي هاشمي به آن مي پردازد به ايراد سخن پرداخت. و از بد حادثه شومترين حوادث تاريخ 30 ساله ايران را در فرداي اين نطق آتشين شاهد بوديم ، به شهادت رسيدن بسياري از جوانان پاك اين سرزمين در اين روز به شهادت رسيدند ، اما يكي از اين جوانان به نام ندا آقا سلطان ، بزرگترين هزينه تاريخ 30 ساله را براي حكومت اسلامي ايران فراهم كرد. البته اگر از صحنه شهادت رسيدن اين عزيز فيلم برداري نمي شد شايد گروه اقتدارگرا همچنان به كار خود ادامه ميداد، اما اين فيلم كه لحظات پاياني عمر ، ندا را به نمايش گذاشت و البته شاهدي به نام آرش حجازي كه واقعه را به گونه اي كاملا واضح بيان نمود 30 سال آبروي نظام حكومت اسلاكي ايران را بر باد داد. اما آيا اين اتفاقات پيش آمده براي آقاي هاشمي و خامنه اي به يك اندازه مهم بود ؟ هرگز.
آقاي خامنه اي به اين موضوع اصلا توجه ننمود ، كما اينكه دستور تشديد برخوردها را نيز صادر نمود. و ديديم كه چه شد و تعداد از جوانان پاك ميهن به شهادت رسيدند. اما آقاي هاشمي نه تنها از اين حركت حمايت نكرد ،‌بلكه خانواده هاي شهيدان وقايع اخير و زندانيان را به حضور پذيرفت ،‌دلداريشان داد. و در نطقي مردم پسند و در حمايت از مردم ايراد نمود.
چه خوب است ما نيز از گذشته پند بگيريم و آمدن آقاي هاشمي به جبهه متحد همبستگي براي آزادي ايران را بپذيريم. از تاريخ پند بگيريم ، نه تاريخ هزاران ساله و يا صد ساله ، نه از همين تاريخ كمتر از ده سال پيش . بله از زماني كه در انتخابات مجلس در حالي كه ميتوانستيم آقاي هاشمي را در داخل اصلاحات به كمك بگيريم ايشان را زاز خود طرد نموديم ،در آن زمان بنده خود يكي ازمخالفين بودم اما ديدم كه آقايان عطريان فر ، كرباسچي ، عبدي ، زيباكلام و... با زبان بي زباني فرياد مزدند كه هاشمي را از جبهه اصلاحات نرانيم ، اما گوش شنوايي نبود، حال تاريخ تكرار شده است و اين ما هستيم كه بايد تصميم بگيريم كه آيا مي توانيم تمامي گذشته هاشمي را فراموش كنينم و بازگشتش را به اين جنبش بپذيريم يا نه !؟

Khamenei and Mr. Hashemi are all Iranians to know the majority of Iranians residing abroad as well. A question is raised here. And that is how much difference between Khamenei and Hashemi? Dr. Fatemeh Keshavarz, in Mr. Khamenei states: "Mr. Khamenei things to visit during the election. Size protest visit. Nsnjyd size opposition. Size upset the visit." But the opinion that Mr. Hashemi, the years politicians, political is personal, people see, the population will see, hear and then to protest the speech delivered payment. He knew that the good people and what will be the same friend said that people have. Exactly the same Yast that Mr. Khamenei did not do. Shvrbkhtanh perhaps the courage, despite Shnahty can be said that Grand Ayatollah Montazeri in Mr. Khamenei, and he was as good who will speak good Tehran Friday Prayers, Imam Jmat knew and chose them.

On June 29 Rvzjmh Mr. Khamenei and Mr. Hashemi Haty regardless it pays to be paid delivered speech. And Shvmtryn bad accident 30 years of historical events in this lecture hot tomorrow we witnessed, testify to the reach of many young people without land martyred on this day, but one of these young people call the name of Sultan Agha, the biggest cost 30 year for the Islamic Republic of Iran provided. And if you reach the scene of the martyrdom Aziz cameraman was not authoritarian group may continue its work would continue, but the final moments of life that this film, Neda said display and of course to control the name Arash Hejazi event that any and completely clear expression be 30 years of the honor system Slack rule for the Wind. But this for the events before Mr. Khamenei and Hashemi, a measure was important? Never.
Mr. Khamenei did not attention to this subject at all, Coma further ordered that the treatment be issued. And saw what was clean and the number of young Mihan martyred. But not only Mr. Hashemi did not support this movement, but recent events Martyrs families and prisoners to accept the presence, for Dldaryshan. Logical, and popular support and the people be delivered.
What good is our motto in the past and we go to Mr. Hashemi correlation Front for Iran Freedom accept. Since we counsel, not the date or hundreds of thousands of years and years, not less than the same date ten years ago. Yes, when the parliamentary elections while Mr. Hashemi Mytvanstym inside we help them reform their exclusion Zaz Nmvdym, at the time of his servant, but I saw that Mr. Azmkhalfyn Far perfumery, Karbaschi, Abdi, and Zybaklam .. . Language that mute cry Mzdnd Hashemi Nranym the reform front, but the hearing did not listen, now history is repeated and this we are that we should decide that we all forget the past Knynm Hashemi and return to accept the movement or not?

۱۳۸۸/۰۴/۳۱

ماه شعبان و انتظار از زوج هايي كه قصد ازدواج دارند



روزهاي سخت و جانكاهي را پشت سر گذاشته ايم و هيچ معلوم نيست كه چه روزهايي انتظار مردم ايران زمين را ميكشند. از طرفي ماه شعبان در راه است كه كم نيستند زوج هاي جواني كه در اين روزهاي ازدواج خواهند نمود. چه خوب است زوج هاي جوان پيش از روز ازدواج سري به خانواده هاي داغ دار بزنند. و از آنها كسب اجازه نمادين نمايند. اين كار نهايت احترام به خانواده هايي است كه عزيزترين كسانشان را در راه تحقق جنبش مدني آزادي خواهي از دست داده اند. از طرفي اين كار باعث دلگرمي ايشان ميشود كه بدانند كه تنها نيستند و مردم از همه گروه ها و اقشار در كنار ايشان هستند. براي انجام اين كار اميد ميرود كه دوستاني كه آدرس خانواده هاي اين عزيزان را دارند در بخش نظرات قرار دهند تا زوج هاي ياد شده بتوانند از اين آدرس ها استفاده نمايند.

۱۳۸۸/۰۴/۳۰

نماز جمعه هر هفته در يك شهر با حضور آقايان موسوي و كروبي



ميگويند نماز جمعه وحدت آفرين است. مي گويند نماز جمعه دشمن شكن است. مي گويند نماز جمعه باعث اتحاد مردم ميشود. مي گويند نماز جمعه اقتدار آفرين است . مي گويند نماز جمعه ...راستي چرا مردم از اين نماز جمعه استفاده نكنند؟ چرا مردم همه هفته در تمامي ايران به نماز جمعه نروند ؟ ميتوان به نماز جمعه ها رفت و نماد خود را برپا داشت. شك نكنيد جمعه هفته گذشته بزرگترين پيروزي براي مردم ايران پديد آمد در نماز جمعه اي كه به عظمت مردم ايران و آزادي خواهان بود. چرا همه جمعه از اين نماز استقبال نكنيم؟ جمعه گذشته همه اقشار در نماز جمعه حضور داشتند. مرد زن پير جوان و از هر مرام و مسلك. اين يعني اتحاد جمهوري خواهان ملت آزاده ايران. اگر اين نماز جمعه ها هر هفته شود و در هر هفته نيز آقايان موسوي و كروبي هر يك در يكي از شهر ها بروند و در بين نماز گزاران حاضر شوند ، شك نداشته باشيد كه مردم نيز همراه ايشان به از شهرهاي ديگر به صفوف نمازگذاران ميپيوندند.چيزي نميگذرد كه شاهد نمازجمعه هاي ميليوني در تمامي جغرافياي ايران خواهيم بود از مشهد تا آبادان ، از زاهدان تا اروميه ، اگر اين موج آغاز شود جهاني ميشود و جفرافياي ايران را نيز جهاني ميكند. حال كه اين حركت و جنبش شروع شده است ايكاش آقايان موسوي و كروبي نيز از اين حركت حمايت نمايند. هر هفته در يكي از شهرها يك نماز جمعه ميليوني را شركت نمايند. از همين جمعه شروع كنيم ، هته ديگر دير است.

۱۳۸۸/۰۴/۲۸

آيا كسي متوجه سخنان سخنگوي پيش از خطبه هاي آقاي هاشمي شد ؟


سخنران پيش از خطبه هاي نماز جمعه اي كه گذشت ، حجت الاسلام والمسلمين سيد رضا تقوي بود. آقاي تقوي در سخنان خود به زنداني شدن حضرت امام جعفر صادق اشاره نمود. و اينكه ايشان در زندان به عبادت مشغول بوده اما مردم در بيرون از زندان از زنداني بودن او ناراحت بوده اند. لذا از سوي حاكم وقت به طرفداران امام خبر داده ميشود كه امام فردا آزاد ميشود . فردا روز طرفدران امام به جلوي درب زندان ميروند تا آزادي امام را مشاهده نمايند ، اما ميبينند كه چهار غلام ، جسدي را بر روي يك تكه تخته پاره به بيرون زندان مي آورند. هنگامي كه به جنازه نزديك ميشوند جسد بي جان امام را مي بينند و ....
براستي آيا به گونه اي اتفاقي اين سرگذشت از امام را در آن روز و در آن فضا براي مردمي كه همه ميدانيم براي چه به نماز جمعه رفته بودند تعريف ميكرد!؟ آيا اين واقعه بي شباهت به شهادت سهراب اعرابي نيست !؟

۱۳۸۸/۰۴/۲۷

آيا امكان دارد ؟ حضور هر هفته مردم در نماز جمعه ها ، در تمامي شهرها

خبرها از ايران حكايت از آن دارد كه ديروز نماز جمعه بسيار وحدت آفرين بود، در اين روز مردم با شكوه خاصي در كوچه و برزن در خيابانهاي اطراف دانشگاه تهران جمع شده بودند تا حمايت خود را از جنبش آزادي خواهي اعلام كنند. به نوعي كه حكومت اسلامي ، عليرغم اينكه پشتيباني لازم جهت خنثي سازي اجتماع عظيم مردم را داشت هيچ گزينه اي برايش ، براي مقابله با مردم ، باقي نماند.الا آنكه نظاره گر باشد حضور ميليوني مردم تهران را.
چه خوب است از اين طرح نماز جمعه ، تمامي مردم در تمامي شهرها استقبال نمايند و در نماز جمعه هاي هر هفته شركت كنند . البته اگر در تهران نيز اين طرح شركت در نماز جمعه هر هفته برگزار شود بهترين روش براي حضور پر قدرت مردم است ، حال هركس كه ميخواهد امامت نماز را بر عهده بگيرد ، مهم نيست. مهم حضور ميليوني مردم است . اگر اين امر ادامه دار باشد در هفته هاي پيش رو تعداد مردم بيش از سه يا چهار ميليون نفر خواهد رسيد . حكومت اسلامي نيز توان مقابله با اين موج عظيم ميليوني را ندارد. مگر آنكه بخواهد پس از سي سال نماز جمعه را در كشور تعطيل كند .
آيا ميسر است !؟

اين نماز جمعه بود يا تظاهرات آزادي خواهان ؟

صفانه دلدار- خيلي وقت پيش منتظر اين نماز جمعه بودم. صبح پا شدم حاضر شدم برم نماز جمعه. راستي تا حالا نماز جمعه رفتيد ؟ من كه تا حالا نرفته بودم ، ولي رفتم. راننده آژانس اول گفت نمي رم . شلوغه ، سنگ ميزنن به ماشينم، گفتم خسارت ماشينتو من ميدم. با غرولند قبول كرد كه بره. هرچي به خيابون آزادي نزديك ميشديم حضور مردم از پير و جوون ، مرد و زن ، حتي بچه ها برام جالب بود. هرچند اتوبوس هاي خيلي زيادي كه كنار خيابون هم پارك شده بودن برام عجيب بود. اما يه چيزي بگم ، تا حالا نديده بودم كه بچه ها هم بيان به تظاهرات. بر خلاف هميشه اينبار بيشتر پليس ها از راهنمايي و رانندگي بودن. تا حالا راهنمايي رانندگي نديده بودم باتوم داشته باشه، ولي داشتن. به ميدون انقلاب رسيديم راه و به سمت خيابون انقلاب بسته بودن. گفتن بايد به سمت اميرآباد بريد. راننده گفت خانم ديگه نميشه جلوتر رفت ، كرايه هم نميخوام خداحافظ. بنده خدا ترسيده بود از اين همه مردمي كه اومده بودن تظاهرات ، ببخشيد اومده بودن نماز جمعه. با اصرار من بنده خدا ، راضي شد پول بگيره. پياده شدم. به سمت خيابون انقلاب رفتم. جمعيت خيلي زياد بود. به سمت صحن دانشگاه رفتم ، مامورهايي كه نه پليس بودن و نه لباس شخصي ، به من گفتن جلوتر نيا، گفتم ميخوام برم نماز بخونم ، خنديد و گفت اينجا ،‌ جاي شما ها نيست!؟ برگشتم عقب ، از يكي از پسرهايي كه گردنش سبز بسته بود پرسيدم ، چرا نميزارن بريم توي صحن گفت ، از صبح زود با اتوبوس هاي شركت واحد دارو دسته خودشونو آوردن توي اينجا تا مردم نتونن برن توي صحن كه دوربين فقط اونا رو نشون بده بقيه مردم ديده نشن. از يكي ديگه پرسيدم چرا پليس كم شده ؟ جواب داد بيشتر دارو دسته شون فرستادن مشهد تا به صورت خودجوش!!! از احمدي نژاد حمايت كنن :-) بقيه شونم فرستادن تا برن توي صحن كه صحن رو اشغال كنن. به همين خاطر ، نيرو كم آوردن ، از پليس هاي راهنمايي رانندگي استفاده كردن. برگشتم رفتم به سمت شمال اميرآباد. خيلي جمعيت زياد بود ، فكر كنم ركورد نماز جمعه شكست . بايد يه نامه بنويسم براي كتاب گينس تا به ثبت برسونم. توي خيابون اميرآباد ، تقريبا همه خيابونهاي فرعي رو بسته بودن. حضور لباس شخصي ها رو هم با كمي دقت ميشد فهميد اما جمعيت مردم اونقدر زياد بود كه هيچ كار ياز دست لباس شخصي كه هيچ ، از تمام نيروهاي پليس هم بر نميومد. تا بلوار كشاورز كه رسيدم انگار داشتم مخالف موج آب شنا مي كردم ، همه به سمت انقلاب ميرفتن ، ولي من به سمت شمال ميرفتم. توي اميرآباد كه غلغله بود.خيلي كيف كردم همه اومده بودن. اما شعاري از كسي نشنيدم. تا خيابون قدس رفتم جمعيت همينطوري ميومدن به سمت دانشگاه. يه دفعه ياد وزارت كشور افتادم. برگشتم به سمت خيابون اميرآباد ، چون امير آباد هيچ ماشيني راه نميدادن. يه تاكسي دربستي گرفتم براي فاطمي. ترافيك خيلي زياد بود ، رفتم به سمت خيابون فاطمي ، نزديك وزرت كشور كه رسيدم ، نزديك پنجاه تا موتور سوار نيروي انتظامي جلوي در وزارت كشور وايساده بودن تا از وزارت كشور حراست كنن !!!! به راننده گفتم از خيابون فلسطين بره پايين. جمعيت خيلي زياد بودن كه پياده خيابون فلسطين رو به سمت پايين مي رفتن. تا نزديكي هاي بلوار كشاورز رفتيم اما سر دمشق راه رو بست بودن رفتيم به سمت شرق و خيابون وليعصر. سيل جمعيت به سمت ميدون وليعصر كاملا مشخص بود. ما به سمت خيابون حافظ رفتيم و حافظ و انداختيم پايين ، خيابون حافظ هم مردم به سمت وليعصر ميرفتن، حافظ رو انداختيم رفتيم پايين زير گذر پل طالقاني رو بسته بودن و مردم مجبور بودن به سمت خيابون انقلاب برن. رفتيم خيابون انقلاب خيلي ترافيك شديد بود، مردم هم كه با ماشين اومده بودن دنبال كوچكترين جا براي پارك كردن ماشيناشون ميگشتن. از ماشين پياده شدم تا پياده برم ترافيك خيلي زياد تر از اوني بود كه بشه با ماشين رفت. هرچي به سمت دانشگاه مي رفتيم شلوغي بيشتر ميشد. رفتم به سمت دانشگاه اما جايي كه قبلابودم رو ديگه نميتونستم به دست بيارم جمعيت پرش كرده بودن. با هر بدبختي بود خودمو به نزديكاي اونجا رسوندم. تا رسيدم اونجا خطبه اول تموم شده بود ، مردم هم داشتن شعار ميدادن : "مرگ بر چين" خندم گرفت ، تا حالا مرگ بر چين نشنيده بودم :-) يه عده هم داد ميزدن : "مرگ بر ديكتاتور" هر چند رفسنجاني ميگفت شعار نديد. اما مردم اومده بودن شعار بدن . يه خبر ديگه اينكه من نديدم ولي بين مردم خبر پخش شده بود كه كروبي رو كتك زدن!؟ ياد حرف اين پسره‌ي خلف وزير ارشاد ، صفار هرندي افتادم كه گفته بود بلايي كه سر مهاجراني توي نماز جمعه اومده بود سر كروبي هم مياد !؟ قاطي حرفهاي رفسنجاني ، مردم الله اكبر و مرگ بر ديكتاتور رو ادامه ميدادن. راستي يه چيزخيلي خنده دار بود ، يه نفر با بلندگو بين مردم شعار ميداد اما مردم هرچي ميخواستن شعار ميدادن ، يارو ميگفت مرگ بر انگليس ، مردم ميگفتن مرگ بر روسيه ، يا وقتي كه گفت خوني كه در رگ ماست هديه به رهبر ماست ، مردم گفتن ، خوني كه در رگ ماست ، هديه به ملت ماست :-) ، يه چيز ديگه كه يادم رفت بگم ، قطع كامل موبايل تا ساعت 18:00 در سراسر تهران بود. بعداز نماز جمعه مردم كه در حال برگشتن بودن راهپيمايي هاي خوبي در جهت هاي مختلف راه انداخته بودن. اما بازم پليس براي خوش خدمتي لباس شخصي ها با اونها قاطي شدن و بساط گاز اشك آور رو راه انداختن ، يه خانمي كه تقريبا مسن هم بود گفت : "ما به گاز اشك آور" عادت كرده بوديم اگه گاز اشك آور نمي زدن خوش نميگذشت" !؟ يه جوري ميگفت كه انگار رفته پيك نيك خيلي ازش خوشم اومد ، به خودم گفتم آفرين به غيرت شيرزنايي مثل اين خانم . ساعت حدود 18:00 رو نشون ميداد كه ديگه يواش يواش به سمت خونه برگشتيم. تا از اين پيروزي خوشحال باشيم. اني يك پيروزي بزرگ براي مردم خوب و آزادي خواه ايران هستن.