مديريت دولتي يكي از اركان مهم هر نظامي است ،بر اين اساس است كه حكومتها اداره ميشوند ، و اصولا مديريت هايي كه ساختاري قدرتمند ، هدفمند و كارا باشند حاصلي بسيار موفق خواهد داشت ، اما در كنار اين موارد حتما بايد از بخش خصوصي نيز استفاده بهينه نمود تا بازوي توانمندي براي مديريت دولتي باشد.اما در حكومت اسلامي ، تمامي اين موارد برعكس ميشود. كار به كاردان سپرده نميشود. نظاميان (فرماندهان سپاه) بر اريكه قدرت و اقتصاد و حتي ورزش تسلط يافته اند و خويش را همه فن حريف ميدانند . در اينجا به بحث ورزشي مقاله توجه خواهيم داشت.
در ورزش كشور ما بيشترين توجه به فوتبال است ، عليرغم اينكه ورزش اصلي ما بايد كشتي باشد اما اكثريت جذب اين ورزش پر طرفدار شده اند كه البته در كشورهاي جهان سوم اين امري طبيعي است ، اما هستند كشورهايي كه جهان سوم هستند اما علاقه به ورزش ملي بيش از ديگر ورزش ها است مثل كشور پاكستان كه علاقه به ورزش كريكت و يا هاكي بسيار بيش از فوتبال است. و البته كشورهاي متمدن كه جاي خود را دارند مثل ايلات متحده كه مردم آن به فوتبال خاص خود علاقه دارند و توجه آنچناني به فوتبال مورد توجه ما ندارند. باري ، موضوع بر سر فوتبال اين مملكت است و سيل طرفداران آن ، كه باعث شده حكومت اسلامي از اين آب گل آلود براي خويش ماهي صيد كند. توجه كنيد تيمهاي پرطرفدار فوتبال چندتا هستند ؟ استقلال ، پرسپوليس ، تراكتورسازي ، سپاهان . مدير اين تيمها همگي از سران حال و گذشته سپاه پاسداران هستند از همه اينها بدتر در خود فدراسيون فوتبال رئيس سازمان ليگ ؛ يك سردار سپاه ديگر مسند داري ميكند و جالب اينكه همه حتي رئيس غير فوتبالي فدراسيون فوتبال از اين سردار رخصت ميگيرد تا چه كاري انجام دهد.
از همه اينها كه بگذريم ، تلويزيون آقاي ضرغامي ، نيز در اين وانفساي حكومت ، به طريقه اي كاملا هدفدار از ورزش و خصوصا فوتبال استفاده ابزاري ميكند ، توجه كنيد به بازي فوتبال بين دو تيم استقلال و تراكتورسازي تبريز، هنگامي كه استقلال گل ميزد ، تلويزيون علاوه نمايش نتيجه بازي در وسط زمين شعار هاي حكومت طلبانه مينوشت. توگويي كه استقلال تيم ايران است و تراكتور سازي ، تيمي خارج از ايران !؟ شعارهايي همچون انرژي هسته اي حق مسلم ما است و يا مرگ بر آمريكا در هنگام زدن گل استقلال به تراكتور سازي تبريز چه معني ميتوانست داشته باشد !؟ آيا تركتورسازي كه مديريت آن توسط خود حكومت به يك پاسدار سپرده شده است مخالف انرژي هسته اي است كه درهنگام زدن گل توسط استقلال اين شعار پخش شد ؟ آيا تراكتورسازي تيم آمريكايي است كه در هنگام زدن گل توسط استقلال شعار مرگ بر آمريكا داده مي شد ؟ (البته راقم كلا مخالف شعار هاي سياسي در محيط ورزش است كه توسط حكومت نهادينه شده كه خود از ورزش استفاده سياسي ميكند اما تاب آن را دارد كه ديگران از آن استفاده كنند).
جاي شوربختي است كه مديران استقلال و پرسپوليس افرادي اطلاعاتي و از سران رژيم هستند و در تلاش براي ورزشي جلوه دادن خويش و البته ليدرهاي خويش را نيز به تيمها تغذيه نموده اند ، ليدرهايي كه ليدر نيستند و بيشتر نوجه خوان هستند و مداح كه به غالب ليدر در آمده اند و در همايت از تيم خود شعار ا علي مدد ميدهند !؟ براستي علي قرار است كه از تيمهاي استقلال و پرسپوليس در مقابل ديگر تيمها حمايت كند !؟ نكند حضرت علي استقلالي يا پرسپوليسي بوده است !؟ و ديگر تيمها مورد قضب حضرت علي !؟
بازي استقلال مقابل تراكتور سازي را ديدم هم لذت بردم از تيمي همچون تراكتورسازي كه اينگونه زيبا بازي ميكند اما افسوس خوردم كه تيمي همچون استقلال توسط مديران حكومتي به خاك ذلت رسيده است ممكن است كه آقايان عنوان كنند كه ما سال قبل قهرمان شديم اما امسال دچار بحران شده ايم ، زهي خيال باطل ، با تقلب و پول و رشوه به داوران ميتوان در مسابقات داخلي مقام آورد اما در مسابقات برون مرزي ديديم كه استقلال در بين چهار تيم چهارم شد و نشان داد كه براستي تيمهاي ما به چه حال و روزي افتاده اند. هنوز در شوك استقلال بوديم كه خبر آمد كه پرسپوليس در شهر بوشهر در مقابل تيم شاهين بوشهر چهار گل دريافت كرده است !؟ اين ديگر دردي بر دردهاي ديگر ورزش ما است !؟ شكي نيست كه بوشهري ها خوب باز كردند ، اما اينكه تيم پرسپوليس به اين حال و روز در آمده واقعا جاي شوربختي دارد.
در تيم ملي نيز با همين حال و روز روبرو هستيم ، هنگامي كه به يك تيم درجه سومي گل ميزنيم مربي بين المللي !؟ ما يك مترو نيم به هوا مي پرد و خوشحال ميشود !؟ اين براستي گريه دارد ، تيمهاي رده دوم و سوم آسيا براي تيم ملي ما قد علم كرده اند و البته حق هم دارند ، وقتي كه يك سردار براي فوتبال ما تصميم بگيرد وقتي كه شوراي تامين براي فوتبال تصميم بگيرند وقتي حكومت در فوتبال رسوخ كرده باشد وقتي سياستمداران وارد عرضه ورزش ميشوند ، وقتي كه در كمتر از كيماه رئيس 30 فدراسيون ورزشي توسط وعاون رئيس جمهور عوض ميشوند وقتي كه به جاي تلاش در ورزش به ائمه اطهار متوسل ميشويم نتيجه اش همين ميشود. وقتي سيماي حكمت اسلامي در ورزش دخالت آشكاري دارد و سانسورچي هاي آن در بين تماشاگران ميگردند تا مبادا با نشان دادن گوشه اي از پاي برهنه زني و يا گوشه اي از سينه زني كه در بين انبوه تماشاگران نشسته است اسلام خود ساخته شان به خطر بيافتد !؟ و يا اينكه در هنگام نمايش بازي هاي ملي كه در ديگر كشور ها پخش ميشود تماشاگران ايراني را از صحنه هاي نمايش حذف ميكنند و فقط تماشاگران خانواده حكومتي را كه با چادر و مقنعه به ورزشگاه آمده اند را نمايش ميدهند ، بگذريم كه اصلا تماشاگران با حجابي كه كمترين رنگ سبزي در لباسشان باشد به طور كل حذف ميشوند و نمايش داده نميشوند. وقتي كه اينگونه در مسائل غير ورزش غوطه ور ميشوند ، اصل ورزش به فراموشي سپرده ميشود. ,وقتي كه در آستانه مسابقه المپيك و در كنار استخر مسابقه به ورزشكار ميگويند چون يك اسرائيلي درون اين استخر شنا خواهد كرد اجازه نداري در مسابقه شركت كني و ... نتيجه آن ميشود كه ميبينيم و اينجاست كه بايد گفت :
در ورزش كشور ما بيشترين توجه به فوتبال است ، عليرغم اينكه ورزش اصلي ما بايد كشتي باشد اما اكثريت جذب اين ورزش پر طرفدار شده اند كه البته در كشورهاي جهان سوم اين امري طبيعي است ، اما هستند كشورهايي كه جهان سوم هستند اما علاقه به ورزش ملي بيش از ديگر ورزش ها است مثل كشور پاكستان كه علاقه به ورزش كريكت و يا هاكي بسيار بيش از فوتبال است. و البته كشورهاي متمدن كه جاي خود را دارند مثل ايلات متحده كه مردم آن به فوتبال خاص خود علاقه دارند و توجه آنچناني به فوتبال مورد توجه ما ندارند. باري ، موضوع بر سر فوتبال اين مملكت است و سيل طرفداران آن ، كه باعث شده حكومت اسلامي از اين آب گل آلود براي خويش ماهي صيد كند. توجه كنيد تيمهاي پرطرفدار فوتبال چندتا هستند ؟ استقلال ، پرسپوليس ، تراكتورسازي ، سپاهان . مدير اين تيمها همگي از سران حال و گذشته سپاه پاسداران هستند از همه اينها بدتر در خود فدراسيون فوتبال رئيس سازمان ليگ ؛ يك سردار سپاه ديگر مسند داري ميكند و جالب اينكه همه حتي رئيس غير فوتبالي فدراسيون فوتبال از اين سردار رخصت ميگيرد تا چه كاري انجام دهد.
از همه اينها كه بگذريم ، تلويزيون آقاي ضرغامي ، نيز در اين وانفساي حكومت ، به طريقه اي كاملا هدفدار از ورزش و خصوصا فوتبال استفاده ابزاري ميكند ، توجه كنيد به بازي فوتبال بين دو تيم استقلال و تراكتورسازي تبريز، هنگامي كه استقلال گل ميزد ، تلويزيون علاوه نمايش نتيجه بازي در وسط زمين شعار هاي حكومت طلبانه مينوشت. توگويي كه استقلال تيم ايران است و تراكتور سازي ، تيمي خارج از ايران !؟ شعارهايي همچون انرژي هسته اي حق مسلم ما است و يا مرگ بر آمريكا در هنگام زدن گل استقلال به تراكتور سازي تبريز چه معني ميتوانست داشته باشد !؟ آيا تركتورسازي كه مديريت آن توسط خود حكومت به يك پاسدار سپرده شده است مخالف انرژي هسته اي است كه درهنگام زدن گل توسط استقلال اين شعار پخش شد ؟ آيا تراكتورسازي تيم آمريكايي است كه در هنگام زدن گل توسط استقلال شعار مرگ بر آمريكا داده مي شد ؟ (البته راقم كلا مخالف شعار هاي سياسي در محيط ورزش است كه توسط حكومت نهادينه شده كه خود از ورزش استفاده سياسي ميكند اما تاب آن را دارد كه ديگران از آن استفاده كنند).
جاي شوربختي است كه مديران استقلال و پرسپوليس افرادي اطلاعاتي و از سران رژيم هستند و در تلاش براي ورزشي جلوه دادن خويش و البته ليدرهاي خويش را نيز به تيمها تغذيه نموده اند ، ليدرهايي كه ليدر نيستند و بيشتر نوجه خوان هستند و مداح كه به غالب ليدر در آمده اند و در همايت از تيم خود شعار ا علي مدد ميدهند !؟ براستي علي قرار است كه از تيمهاي استقلال و پرسپوليس در مقابل ديگر تيمها حمايت كند !؟ نكند حضرت علي استقلالي يا پرسپوليسي بوده است !؟ و ديگر تيمها مورد قضب حضرت علي !؟
بازي استقلال مقابل تراكتور سازي را ديدم هم لذت بردم از تيمي همچون تراكتورسازي كه اينگونه زيبا بازي ميكند اما افسوس خوردم كه تيمي همچون استقلال توسط مديران حكومتي به خاك ذلت رسيده است ممكن است كه آقايان عنوان كنند كه ما سال قبل قهرمان شديم اما امسال دچار بحران شده ايم ، زهي خيال باطل ، با تقلب و پول و رشوه به داوران ميتوان در مسابقات داخلي مقام آورد اما در مسابقات برون مرزي ديديم كه استقلال در بين چهار تيم چهارم شد و نشان داد كه براستي تيمهاي ما به چه حال و روزي افتاده اند. هنوز در شوك استقلال بوديم كه خبر آمد كه پرسپوليس در شهر بوشهر در مقابل تيم شاهين بوشهر چهار گل دريافت كرده است !؟ اين ديگر دردي بر دردهاي ديگر ورزش ما است !؟ شكي نيست كه بوشهري ها خوب باز كردند ، اما اينكه تيم پرسپوليس به اين حال و روز در آمده واقعا جاي شوربختي دارد.
در تيم ملي نيز با همين حال و روز روبرو هستيم ، هنگامي كه به يك تيم درجه سومي گل ميزنيم مربي بين المللي !؟ ما يك مترو نيم به هوا مي پرد و خوشحال ميشود !؟ اين براستي گريه دارد ، تيمهاي رده دوم و سوم آسيا براي تيم ملي ما قد علم كرده اند و البته حق هم دارند ، وقتي كه يك سردار براي فوتبال ما تصميم بگيرد وقتي كه شوراي تامين براي فوتبال تصميم بگيرند وقتي حكومت در فوتبال رسوخ كرده باشد وقتي سياستمداران وارد عرضه ورزش ميشوند ، وقتي كه در كمتر از كيماه رئيس 30 فدراسيون ورزشي توسط وعاون رئيس جمهور عوض ميشوند وقتي كه به جاي تلاش در ورزش به ائمه اطهار متوسل ميشويم نتيجه اش همين ميشود. وقتي سيماي حكمت اسلامي در ورزش دخالت آشكاري دارد و سانسورچي هاي آن در بين تماشاگران ميگردند تا مبادا با نشان دادن گوشه اي از پاي برهنه زني و يا گوشه اي از سينه زني كه در بين انبوه تماشاگران نشسته است اسلام خود ساخته شان به خطر بيافتد !؟ و يا اينكه در هنگام نمايش بازي هاي ملي كه در ديگر كشور ها پخش ميشود تماشاگران ايراني را از صحنه هاي نمايش حذف ميكنند و فقط تماشاگران خانواده حكومتي را كه با چادر و مقنعه به ورزشگاه آمده اند را نمايش ميدهند ، بگذريم كه اصلا تماشاگران با حجابي كه كمترين رنگ سبزي در لباسشان باشد به طور كل حذف ميشوند و نمايش داده نميشوند. وقتي كه اينگونه در مسائل غير ورزش غوطه ور ميشوند ، اصل ورزش به فراموشي سپرده ميشود. ,وقتي كه در آستانه مسابقه المپيك و در كنار استخر مسابقه به ورزشكار ميگويند چون يك اسرائيلي درون اين استخر شنا خواهد كرد اجازه نداري در مسابقه شركت كني و ... نتيجه آن ميشود كه ميبينيم و اينجاست كه بايد گفت :
براستي بر اين ورزش بايد گريست ، اشك نه خون بايد گريست بر اين ورزش